امیدسبزوار

قانونمند از مردم برای مردم ، با تولید محتوای دست اول، نوری بر تاریکی های خبری سبزوار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبزواری» ثبت شده است

اشعاری برای جوانمرد سبزواری شهید حمیدرضا الداغی

بعد از شهادت جوانمرد سبزواری شهید حمیدرضا الداغی در راه دفاع از دو دختر جوان که در خیابان مورد تعرض چند اوباش قرار گرفته بودند، بسیاری از شاعران کشور اقدام به سرودن اشعاری زیبا در توصیف اقدام غیرتمندانه این فرزند دیار سربداران کردند. 

این حادثه دوباره غیرت سربداری مردم سبزواری و بلکه همه خراسانیان و ایرانیان را به جهان یادآوری کرد. غیرتی که شیرمردان این دیار را تا پای جان به دفاع از حرمت و آزادی و امنیت زنان سرزمینشان وا می دارد.

در ادامه به تعدادی از زیباترین سروده ها در این زمینه می پردازیم:

 

قصه‌ جریحه‌دار شد
آن‌طرف پیاده رو
عقل صدا زد که بمان
عشق صدا زد که برو
وقت چه بود آن غروب؟
وقتِ قیامت تو بود
فرق تو با بقیه چیست؟
فرق تو غیرت تو بود
تیغ زدند بی هوا
دشنه زدند بی‌خبر
کوچه به حرف آمده:
چند نفر به یک نفر
آن چه همیشه و هنوز
کوچه به کوچه جاری است
قصه‌ی سر به داری و
غیرت سبزواری است
هیچ غمی برای ما
مثل غم تو داغ نیست
مرگ تو انتخاب بود
مرگ تو اتفاق نیست
این که به پیشگاهِ مرگ
زخمیِ ایستادن است
وای! برادر من است
آه! برادر من است

شاعر: رضا یزدانی

 

................................................................

 

درخت زندگی افتاد، اما کوه غیرت نه 
مگر می‌افتد از پا کوهسار پُرصلابت؟ نه 

حکایت دارد از مردانگی هر صفحه از یادش 
کتاب عمر او پایان گرفت و این حکایت نه 

به روی سینه‌اش چاقوی نامردی نشست، اما 
به موی دختران سرزمینش گَرد وحشت نه 

شبی که توله‌های عربده در شهر می‌گشتند 
شبی تاریک و رعب‌انگیز ، اما بی‌نهایت نه ...

صد و ده بار اگر فریاد می‌زد : آی مسئولین!
به آن‌ها می‌رسید آیا صدایش؟ در حقیقت نه 

شهید غیرتی از سربداران سر برآورده‌ست 
که جان را پای مردم داد و امضا دست دولت نه 

به گمراهان بگو هر راه بی‌پایان در این دنیا 
به پایان می‌رسد آخر ولی راه شهادت نه 

مهدی صحرایی 
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲


....................................................................

 

از برای که نوحه‌گر شده اند
کوچه در کوچه باز چاووشان؟
در عزای سیاوش از همه سو
می‌رسد بیرق سیاووشان
 
 
کربلا در پیاده‌رو جاری‌ست
مانده تنها دوباره خواهرمان
عصر، عصر اسارت است آیا؟
نه؛ پر است از شهید کشورمان
 
سربلندیم تا نشانی ما
در جهان سرخی شهادت ماست
میهن سبز سربدارانیم
و شهادت همیشه عادت ماست
 
 
باز هم گرد شهر می چرخند
گرگ‌هایی که با خدا قهرند
برسان دور دور آنان نیست
پهلوان‌ها هنوز در شهرند
 
ای که از خون تو خیابان‌ها
سر به سر سربلند و گلگون است
تو که بودی؟ که با تو فهمیدیم
زینت مردهای ما خون است
 
شاعر: محمدحسین نجفی

 

...................................................

 

بی‌تاب و صبور، ایستاده‌ست هنوز
هم‌قبله‌ی نور، ایستاده‌ست هنوز
بر گرده و سینه زخم دارد اما
کوه است و غیور، ایستاده‌ست هنوز

شاعر: میلاد عرفان پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امید برومندی

فریاد به وقت تظلم خواهی؛ مرثیه ای برای سبزوار و همه فرصت هایی که می سوزند

سربداران سبزوار
 

حتما همه ما سبزواری ها این جملات را تا به حال بسیار شنیده ایم:

  • در این شهر عزمی برای حفظ سرمایه ها و جذب سرمایه گذاران وجود ندارد.
  • روحیه خود بدی در این شهر باعث فرار سرمایه ها می شود.
  • برعکس سبزوار در شهرهای همسایه نظیر نیشابور و شاهرود برای سرمایه گذاران فرش قرمز پهن می کنند و حتی بعضی از سرمایه داران سبزواری هم در آن شهرها کارخانه هایی دایر کرده اند.

جملاتی از این دست بسیار بین ما سبزواری ها رایج است. اما واقعا چه کسانی باعث و بانی این وضعیتند؟

1- آیا برخی مسئولان بی دغدغه که فقط به میز و صندلی ریاستشان چسبیده اند و حوصله دوندگی و پیگیری واقعی برای جذب سرمایه گذاران  را ندارند عامل این وضعیتند؟

2- آیا وجود برخی مسئولان غیر سبزواری که بر بعضی ادارات مهم شهرمان مسلط شده اند و دلسوز واقعی پیشرفت این شهر نیستند باعث چنین وضعی شده است؟

3- آیا وجود برخی مسئولانی که شاید بومی هم باشند، بی دغدغه هم نباشند، اما کاربلد نیستند و به جای شایستگی های فردی و سازمانی، بر اساس رابطه بازی های سیاسی روی کار آمده اند به ایجاد این وضعیت منجر شده است؟

4- آیا عدم خودباوری بومی و روحیه نا امیدی و ناتوانی در کار گروهی و ناتوانی در به مشارکت گرفتن توانایی ها و سرمایه های مردمی این وضعیت را به وجود آورده است؟

بله درست است، هر چهار مورد بیان شده، بخشی از پاسخ صحیح به سئوال اول متن است. اما ماجرا آنجایی دردناک تر می شود که بدانیم علاوه بر برخی مسئولانی که ممکن است غیر بومی، یا بی دغدغه و بی آتش، یا کارنابلد و رابطه ای باشند، و نیز علاوه بر روحیه خودبدی که ظاهرا در بین بعضی از ما رواج یافته است، برخی رسانه های محلی نیز همه سعی خود را برای مانع تراشی سر راه فعالان اقتصادی و سرمایه گذارانی می کنند که کارنامه چندین ساله آن ها نشان می دهد تنها و به رشد و توسعه این شهر و کشور اندیشیده اند.

رسانه هایی که در اصل باید نماینده خواست مردم و مدافع مصلحت شهر باشند، در عمل به نظر می رسد گرفتار حب و بغض های شخصی و جناحی شده اند، و بدون داشتن سند و مدرک کافی از مراجع قضایی و قانونی هم جلو می زنند تا علیه برخی دیگر از مردم و فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران شهر و دیار خود اتهام زنی کنند و آب را گل آلود نمایند.

چند سال قبل مقام معظم رهبری در یک سخنرانی از "نفوذ" و شکل های مختلف آن صحبت کردند. نفوذی که بعضا ممکن است خود افرادی که عامل آن هستند، هم متوجه نشوند که دشمن چگونه در آن ها رخنه کرده و با استفاده از جهالت یا ساده لوحی آن ها در حال ضربه زدن به کارهاست. این موضوع اتفاقا برای کسانی که بیشتر خود را مدعی و ملتزم به ولایت می دانند و چنین نیز نشان می دهند، حساسیت بالاتری دارد. مبادا در پازل بازی های پیچیده دشمن چنان آهسته و آرام گیر افتاده باشند که خودشان هم نفهمند که چگونه دارند در روند فعالیت های مثبت شهر و کشورشان اختلال ایجاد می کنند؟!

همه شهرهایی که اکنون صنعتی هستند و کارخانه ها و صنایع مادر متعددی در آن ها بنا شده است، از ابتدا اینگونه نبوده اند و یک روزی از یک جایی جرقه حرکتشان به سمت توسعه صنعتی زده شده و مردم و مسوولان و رسانه هایی داشته اند که با خودباوری از آن جرقه حمایت کرده و آن را گسترش داده تا به اینجا رسیده اند. خودباوری یکی از اولین مولفه های پیشرفت است و رسانه ها وظیفه مهمی در این راستا دارند. افسوس که بستر رسانه ای سبزوار به جای پرورش خودباوری و روحیه همکاری و تلاش برای پیشرفت شهر، به سنگری برای خودزنی و پراکندن روحیه نا امیدی و دلسردی تبدیل شده است.

اگر مردم، مسئولان و رسانه های محلی سبزوار در 20 سال قبل هم مانند امروز چنین مأیوس و منفی نگر بودند اکنون فرودگاه هم نداشتیم.

واقعا به نظر می رسد امروز حرکت مهم سبزوار به سمت توسعه و خصوصاً ایجاد پروژه ای بزرگ و بی نظیری مانند منطقه ویژه اقتصادی در معرض خطرات متعددی از جانب همه عوامل گفته شده در این متن قرار گرفته است که اینک مجددا به مرور آن ها می پردازیم: 1- برخی مسئولان بی دغدغه ریاست دوست، 2- برخی مسئولان غیر سبزواری نادلسوز، 3- برخی مسئولان غیرمتخصص رابطه ای، 4- عدم خودباوری محلی به انضمام روحیه خودبدی 5- برخی رسانه های غوغاگر ناآگاه که به جای تسهیل و تسریع حرکت شهر به سمت توسعه، خود به مانع سازی و سنگ اندازی در این مسیر می پردازند.

شاید لازم است اکنون عزمی عمومی برای تظلم خواهی مردم سبزوار شکل بگیرد تا خدای ناکرده در دوران فعلی هم یک بار دیگر شاهد ظلم و اجحافی تاریخی علیه این دیار مظلوم نباشیم نظیر آنچه در چند دهه گذشته منجر به محروم شدن سبزوار از راه آهن سراسری شد در یا در سالهای اخیر بارها باعث فرار بسیاری از فرصت های سرمایه گذاری صنعتی از این شهر گردید!

منطقه ویژه اقتصادی سبزوار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امید برومندی